تا به کي بايد رفت
Thursday, January 11, 2007
جا به جايي
به دليل فاصله زماني با بعضي متن هاي قبلي، شايد آدرس نامناسب اين وبلاگ و علاقه شخصي! ازاين به بعد درآدرس تابه کي بايد رفت پست مي کنم
Wednesday, January 10, 2007
پاي صعود
پاي صعودمان متفاوت بود
صعود دشوار و سخت است، هر چند سرشار از تجربههاي نو، آن به آن و لذتبخش
افقهايي پيش روي آدمي ميگشايد که تنها با تحمل آن مصايب و مشتقات، دستيافتني است. و منظره پيشرو و پشتسر، براي حتي چند گامي اختلاف ارتفاع، حيرتانگيز و هيجانانگيز و غيرقابل تصور ميتواند متفاوت و متمايز باشد. يادم آمد بر بالاي قلهي کوه گرگ درياي خزر را ديدهام، در شمال و از فراز ابرها، دماوند را ايستاده و استوار در جنوب! لحظات و دقايقي قبل ديدن چنين منظرهي براي من بيتجربه، حتي به وهم و خيال هم تصور کردني نبود.
فکر کنم ميتوانم بفهمم، بازگشت حتي چند گام به عقب، حتي چند گام به پايين، آن هم در حين صعود، اگر نه محنتزا، دستکم ناخوشايند و ناخواستني است.
ممنون از اينکه در راه صعودت، در حين تحمل سختيها و تعليقهاي موجود درباره گامها، مقاصد و هدفهاي بعدي، راه را هم به من نشان دادي و توجهام دادي به اختلاف ارتفاع، عوامل و نتايجش.
صعود دشوار و سخت است، هر چند سرشار از تجربههاي نو، آن به آن و لذتبخش
افقهايي پيش روي آدمي ميگشايد که تنها با تحمل آن مصايب و مشتقات، دستيافتني است. و منظره پيشرو و پشتسر، براي حتي چند گامي اختلاف ارتفاع، حيرتانگيز و هيجانانگيز و غيرقابل تصور ميتواند متفاوت و متمايز باشد. يادم آمد بر بالاي قلهي کوه گرگ درياي خزر را ديدهام، در شمال و از فراز ابرها، دماوند را ايستاده و استوار در جنوب! لحظات و دقايقي قبل ديدن چنين منظرهي براي من بيتجربه، حتي به وهم و خيال هم تصور کردني نبود.
فکر کنم ميتوانم بفهمم، بازگشت حتي چند گام به عقب، حتي چند گام به پايين، آن هم در حين صعود، اگر نه محنتزا، دستکم ناخوشايند و ناخواستني است.
ممنون از اينکه در راه صعودت، در حين تحمل سختيها و تعليقهاي موجود درباره گامها، مقاصد و هدفهاي بعدي، راه را هم به من نشان دادي و توجهام دادي به اختلاف ارتفاع، عوامل و نتايجش.
قله ي گرگ: قله اي در مسير کوهنوردي از ده تاکر،در نزديکي هاي يوش، به
سمت کياکلا در چمستان
صرافت دوباره نوشتن
دوباره به صرافت نوشتن افتادهام، هر چند در واقع صرافتش بود و شايد تنبلي دليل اصلي
وانگهي مگر همه کارهاي ديگرم دليلمند هستند! اين دو تا را فعلا دلايل اصلي بدونيد
اين اولي رو، به جز بعضي اضافات، يه موقه توي يک وبلاگ خونده بودم. دومي هم بخشي از ديالوگ يک فيلم
ميرويم ، خواسته يا ناخواسته
اما آيا از خود
اثري،
علامتي،
يادي
باقي گذاشتهايم.
" If there is some magic in this world, it must be in the attempt of understanding someone else, sharing something. Even if it is almost impossible to succeed, but who cares, the answer must be in the attempt."
Celin in Before Sunrise